سخت است تورا دیدن و بیگانه گذشتن
دیوانه تو بودن و فرزانه گذشتن
دنبال تو بودن همه جا سایه به سایه
و آنگاه نظر بستن و بیگانه گذشتن
صد سینه سخن گفتن و هیچ نگفتن
خاموش تر از گوش بر افسانه گذشتن
سخت است از آن چشم قشنگ چشم گرفتن
با جام تهی از در میخانه گذشتن
سخت است پس از آن همه شبها وسخنها
نشناختهاز پیش تو جانانه گذشتن
سخت است رها شدن ز تو شمع دل افروز
آهسته و آرامتر از سایه گذشتن
نظرات شما عزیزان:
|